۱۳۹۵ مرداد ۱۶, شنبه

مصدق و فساد مالی و دریافت کمیسیون؛ چرا مصدق را باید دزد و مزدور لقب داد؟

مصدق و فساد مالی و دریافت کمیسیون؛ چرا مصدق را باید دزد و مزدور لقب داد؟

چهار سال پیش از برآمدن رضاخان در اسپند 1299 که بعدها به حق و با شایستگی لقب رضا شاه بزرگ را تاریخ و ایرانیان آزاده به وی دادند، میهنپرستانی مشروطه خواه نیز بودند که هنگامی که شکست مشروطه را به چشم دیده و دولتمردان روسوفیلی چون سپهدار تنکابنی و انگلوفیل هایی چون صمصام السلطنه بختیاری، سعید وثوق(وثوق الدوله)،عبدالحسین فرمانفرما دایی مصدق السلطنه، فیروز ِ فیروز(نصرت الدوله)پسر فرمانفرمای ایرانستیز و جاسوس ِ کارکشته انگلستان و محمد مصدق السلطنه را در خدمت بیگانه و بیگانه ها و عقد قراردادهای ایرانستیزانه و استعماری میدیدند، آهنگ گوشمالی و مجازات این خائنین به منافع ملی ایران را نمودند و در جاهایی کامیاب و گاهی ناکام شدند. خیلی از مورخ نماها با همدستی انتشارات درونمرز و برونمرز و نیز مافیای رسانه های استعماری، شدیدن در تلاشند تا سخنی چندان از دلاوری و میهندوستی ایشان به گوش ایرانیان نرسد و به عکس در کوششی ریشخندانه و استعماری،دشمنان ایران و ملی نماها را به فرنام(عنوان)میهنگرا و ایراندوست و خدمتگزار جا بزنند.از یاد نبرده ایم که بی.بی.سی برای سپاسگزاری از خدمات مهره های ِ انگلیس در ایران، یکی از این خائنین را بی هیچ پرسشی از ایرانیان و به خوشایند خود، در کنار 5 تن از مفاخر میهن قرار داده و وی را تنها چهره خدمتگزار تاریخ امروزین(معاصر) و حتا شش سده کنونی تاریخ ایران نیز لقب داد و بگذریم که در این میان هیچ نامی از میهنگرایان راستینی چون نادرشاه بزرگ، کریم خان و لطفعلی خان زند،امیرکبیر، رضا شاه بزرگ و فرزندش، محمدعلی فروغی، امیرعباس هویدا، به چشم نمیخورد.
باری، هنگامی که میهندوستان ِ کمیته مجازات تصمیم به گوشمالی خائنینی چون باند فرمانفرما، مصدق و دیگر همدستان وی را گرفتند، به این نتیجه رسیدند که جاسوسی برای بیگانه، پست ترین فروزه ای ست که زیانش یکراست به افراد جامعه میرسد. افراد این گروه که نام "کمیته مجازات" را برای تادیب و تنبیه ِ عمال روس و انگلیس تشکیل دادند، از مبارزین صدر مشروطه و هموند ِ انجمن غیرت بودند و بیشترشان ایرانی های تبریزی و آذری.پس از مشروطه که بیشتر میهنپرستانی چون اعضای این کمیته را کنار زده بودند و دوباره نوکران روس و انگلیس به قدرت رسیدند و ایران در قرارداد سن پترزبورگ میان دو کشور روس و انگلیس بخشبندی شد، ایران عملن در تجزیه ای خجالتی بسر میبرد وایرانی در نهایت ذلت و تباهی.مصدق،در کابینه نخست وثوق الدوله، معاون وزارت دارایی بود و کمیته مجازات افزون بر تهدید گوشمالی و کشتن وثوق الدوله،نصرت الدوله،متین السلطنه، منتخب الدوله در اعلامیه ای دیگر خواستار استعفای مصدق و میرزا احمدخان اذری و قوام السلطنه (وزیر دارایی:مالیه) شدند و وقتی در28 بهمن 1295 خورشیدی، منتخب الدوله، نخستین قربانی کمیته مجازات گشت،وثوق الدوله که از رویارویی با این شبکه ناتوان بود، سرانجام ناچار به کناره گیری از صدارت شد. شانسی که مصدق آورد دقیقن در جایی بود که پس از تشکیل کابینه علاالسلطنه و دستگیری اعضای کمیته مجازات به همت مستشارالدوله وزیر دارایی، که مجددن مصدق، معاونت وزارت مالیه را در این کابینه و سپس کابینه عین الدوله را هم داشت، نصرت الدوله، پسردایی مصدق، با ناجوانمردی و قساوت هر چه تمام، در تاریخ 12 شهریور 1297 و زمان صدارت عین الدوله، ترتیب کشتار افراد کمیته مجازات را در مسیر میان دامغان و سمنان میدهد و مصدق و وثوق و نصرت الدوله جان از مجازات میهن پرستان جان سالم بدر بردند. مصدق حتا، محکوم به فساد مالی بود و بعدها یعنی سه دهه بعد اعتراف کرد که دستمزدش را به شوند تخلفات مالی و نیز قانون گریزی و بهره گیری از اخیترات ِ خارج از حوزه ِ شرح وظایفش، کم کردند. برای همین بجز خیانت مصدق در مزدوری برای انگلیس و آگاهی او از کشتار هموندان میهندوست کمیته مجازات بدست پسردایی اش نصرت الدله، خود در خاطراتش دوباره به برگزاری جلسات توجهیای وزارت مالیه که هرگز در حیطه اختیاراتش نبود،معترف شد؛ طبق قانون آن وزارت در آن هنگام، تنها وزیر حق برگزاری و برقراری جلسات توجیهی به منظور(فردید) بازخواست فرد خاطی یا فاسدین مالی و برکناری آنها را داشت و مصدق اینجا هم در سوابقش از قانون پیروی نکرد و به گواهی تاریخ خود جلسه توجیهی را که نامش "جلسه مشاوره عالی" بود را بر خلاف قانون آن وزارتخانه و شرح وظایفش برگزار میکرد.در هنگام مشروطه نیز، از فرمانفرما کمیسیون دریافت میکرد و واسط او و محمدعلی سلطان خودکامه بود و همه کارهای فرمانفرما را بسان یک پادو انجام میداد. همان گونه که پیشتر گفته شد،او سی سال بعد در صحن مجلس درباره کارشکنی های سه دهه پیشین خود چنین گفت:

«...در 30 سال قبل که من معاون وزارت مالیه بودم و مملکت قانون جزا نداشت نسبت به بعضی از رؤسای ادارات آن وزارت اعتراضاتی نمودم و بر خلاف نص صریح قانون تشکیلات مجلس مشاوره عالی را که فقط وزیر می‌توانست دعوت کند و وزراء بواسطه عدم شجاعت و ناپاکی نمی توانستند این کار را بکند دعوت نمودم معترض علیهم برای فرار از محاکمه اول به صلاحیت آن مجلس به جهاتی اعتراض نمودند و هیئت دولت کمیسیونی مرکب از 5 نفر انتخاب نمود که به اعتراضات من رسیدگی کنند و بعد آن‌ها اظهار نمودند که چون نسبت به من اعتراضاتی دارند من هم باید محاکمه و مجازات شوم.
از نظر اینکه متهمین از محاکمه فرار نکنند و حقیقت گفته‌های من بر جامعه معلوم شود تن به محاکمه دادم و با موافقت خود من دولت تصویب نامه صادر کرد که کمیسیون نامبرده مرا هم محاکمه نماید. این محاکمه در سالی که کمیته مجازات تشکیل شده بود و امنیت جانی برای کسی نبود و من دومرتبه نزدیک بود ترور شوم پنج ماه طول کشید [که لنکرانی در پاسخ مظلوم نمایی مصدق بانگ برآورد:- برای خائنین بود- برای خائنین بود] آقایان محترم می‌دانید کمیسیون با من چه کرد؟ کمیسیون مرا هم به کسر ثلث حقوق در مدت سه ماه محکوم کرد...آقایان این حکم درباره من هیچ اثر نکرد بطوریکه می‌توانم عرض کنم توبه گرگ مرگ است!»


آری، مصدق، در اینجا نیز، کلی دروغگویی و مظلوم نمایی نمود و اما یک حقیقت را بازگو. دروغهایش دقیقن در جایی بود که با تکیه بر نیرنگ کاری و پوپولیسم، افراد کمیته مجازات را مقصر جلوه میداد و خب این همچون رفتار معمول مصدق، روحیه آسمندی وی را نشان میدهد. و راستگویی اش اما، نیز در تایید پررویی و گستاخی ها و کارشکنی هایش بود و برای همین یکبار در عمرش راستگویی کرد و توبه گرگی چون خودش را برابر با مرگ دانست و به این ویژگی خویش، عمیقن و صمیمانه باورمند بود و البته چون نیرومندترین ِدروغگوها هم،کم حافظه اند، شاید بازگویی این اعتراف، بر خلاف میل درونی اش از دهانش در رفت و به راستی نشان داد که اگر برخی مورخین وی را مبدع احمدینژادیسم و پوپولیسم در ایران معاصر میدانند، پر بیراه نرفته اند.

"سیاووش اسپیتمانا، 16 امرداد 2575 همیشه ایرانی"
و یک ایران سپاس از همسویی و همدلی کانون میهنگراها(ملیگرایان) در لاین

بن مایه ها:

1- سیاست موازنه منفی، حسین کی استوان، مجلس چهاردهم، ب 292.
2-اسرار تاریخی کمیته مجازات، میرزا جواد تبریزی، برگه یِ 70
3-اولیگارشی خاندان فیروز؛ خاندان فرمانفرمائیان؛ابوالفضل قاسمی، ب 65
4-گزارش مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۰ اسفند ۱۳۲۳، نشست ۱۱۲
5-واکاوی کمیته مجازات و مخالفتشان با مصدق در برنامه مورخ نامی، مهدی
شمشیری به سال 2572 هخامنشی ایرانی
6-یاوه های بی.بی.سی فارسی،نوروز 2571 هخامنشی ایرانی
.

پی نوشت:
با هیچ دشنامی سد راه روشنگری نمی شوید. بویژه آن کسانی که زیر پدافند از خائنی بنام مصدق السلطنه، تجزیه طلب ها و دیگر دشنامگویان ایرانستیز را نیز همسو و همکار و پیشتیبان خود، دیده و دانسته، و در این راه، عقده های جنسی هنگام کودکی و نیز رانده شدنشان از هر سو را با پشت گرمی و چنگزنی به پرورش و تربیت نادرست خانوادگی ِ نداشته خویش و فروزه ها و دشنام هایی که شایسته خویشتنشان و پرورشگاه ایشان است، به گمان ریشخندانه خود، به دیگران نسبت داده و فرومایگی و مزدوری خویش را هر چه بیش از پیش، نمایان می کنند.

۱ نظر:

  1. How to get from the blackjack table to a casino table - JT Hub
    The 논산 출장안마 nearest casino to the 김포 출장마사지 table is Foxwoods Resort Casino. If you're going to 공주 출장샵 a gambling 창원 출장마사지 table, a casino table in your house will close. 춘천 출장마사지

    پاسخحذف